sailorly ملاح وار
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه separable spark plug
separable spark plug الکترونيک : شمع موتور دو تکه
Read More »ترجمه کلمه selling monopoly
selling monopoly بازرگانى : انحصار فروش
Read More »ترجمه کلمه separably
separably بطور قابل تفکيک
Read More »ترجمه کلمه selling costs
selling costs بازرگانى : هزينه هاى فروش کالا،هزينه هاى فروش
Read More »ترجمه کلمه separate
separate “مجزا کردن ،سوا کردن تجزيه کردن ،جدايى ،تجزيه ،مفارقت ،يکان مستقل ،مجزا،جدا جدا کردن ،جداگانه ،عليحده ،اختصاصى ،جدا کردن ،سوا کردن ،تفکيک کردن ،متارکه ،انفصال علوم مهندسى : دورى قانون ـ فقه : تفکيک کردن علوم نظامى : جدا شدن”
Read More »ترجمه کلمه sellers surplus
sellers surplus بازرگانى : مازاد فروشنده
Read More »ترجمه کلمه salade
salade )sallet(کلاه خود سبک قرن ۱۵ بدون زره صورت
Read More »ترجمه کلمه seller’s option to duble
seller’s option to duble “خيار بايع در مورد اين که در صورت تنزل ارزش پول پيش از تسليم مبيع قانون ـ فقه : از مقدار مبيع کم يا ثمن بيشترى مطالبه کند”
Read More »ترجمه کلمه seller’s market
seller’s market “بازار فروشنده بازرگانى : بازارى که در ان اختيار معامله و تصميم گيرى در دست فروشنده است”
Read More »