trachle سبب خستگى يا دردسر،روى زمين کشيدن ،ناپاک کردن ،چرک کردن ،تصادم کردن ،خسته کردن بزحمت انداختن
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه towering
towering بلند،سخت ،شديد
Read More »ترجمه کلمه tracheotomy
tracheotomy ناى برى
Read More »ترجمه کلمه tea strsiner
tea strsiner چاى صاف کن
Read More »ترجمه کلمه towhead
towhead کسيکه موهاى مايل به سفيد يا خاکسترى دارد،پريشان گيسو
Read More »ترجمه کلمه tracheitis
tracheitis (طب )اماس ناى
Read More »ترجمه کلمه towerlet
towerlet معمارى : برجک
Read More »ترجمه کلمه towhee
towhee (ج.ش ).سهره امريکايى
Read More »ترجمه کلمه tracheid
tracheid (گ.ش ).اوند ناقص
Read More »ترجمه کلمه towing
towing “يدک کشيدن ،بکسل کردن علوم مهندسى : يدک کش ورزش : به حرکت دراوردن هواپيماى بى موتور با هواپيماى موتوردار يا اتومبيل يا قرقره و طناب علوم نظامى : يدک”
Read More »