transductor الکترونيک : راکتور تنظيم پذير
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه transduction
transduction ورا رسانى ،حلول ،انقال ،هدايت ،عبور از ماوراء چيزى
Read More »ترجمه کلمه topstone
topstone سنگ راس ،سنگ فوقانى
Read More »ترجمه کلمه teapot
teapot قورى چاى
Read More »ترجمه کلمه topsy turvy
topsy turvy وارونه ،واژگون ،سروته ،درهم وبرهم
Read More »ترجمه کلمه transducer gain
transducer gain علوم هوايى : بهره دگرسازى
Read More »ترجمه کلمه topsy turvydom
topsy turvydom درهم وبرهمى ،اغتشاش ،اشفتگى
Read More »ترجمه کلمه topsyturvy
topsyturvy وارونه ،درهم برهم
Read More »ترجمه کلمه transducer
transducer “ترانسدوکتور،دگرساز،مبدل ،ورارسان ،ترانسفورماتور،دستگاه گيرنده نيرو از يک دستگاه ودهنده نيرو بدستگاه ديگرى علوم مهندسى : مبدل کامپيوتر : مبدل روانشناسى : نيروگردان علوم هوايى : مبدل انرژى علوم نظامى : دستگاه تبديل انرژى”
Read More »ترجمه کلمه topull oneself together
topull oneself together خودرا جمع کردن
Read More »