topping off “علوم نظامى : بازوى بلند کننده بوم جرثقيل علوم دريايى : بازوى بلند کننده بوم جرثقيل”
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه transfer check
transfer check مقابله ،انتقال
Read More »ترجمه کلمه topple
topple از سر افتادن ،برگشتن ،واژگون کردن
Read More »ترجمه کلمه transfer characteristic
transfer characteristic الکترونيک : مشخصه متقابل
Read More »ترجمه کلمه tops
tops کامپيوتر : سيستم عامل روى نوار مغناطيسى
Read More »ترجمه کلمه transfer case
transfer case “جعبه انتقال نيرو علوم نظامى : ديفرانسيل”
Read More »ترجمه کلمه topsail
topsail ( )=tops’l(د.ن )بالاترين بادبان ،از سر،سراسيمه
Read More »ترجمه کلمه topsawyer
topsawyer اره کش بالايى
Read More »ترجمه کلمه transfer berth
transfer berth علوم نظامى : دوبه يا سکوى نقل و انتقال نيروها به ساحل از ناوچه هاى اب خاکى
Read More »ترجمه کلمه topsecret
topsecret “به کلى سرى علوم نظامى : طبقه بندى به کلى سرى”
Read More »