taxicab تاکسى
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه transition state
transition state شيمى : حالت گذار
Read More »ترجمه کلمه tonnage
tonnage “حقوق گمرکى که از کشتيها به نسبت بارشان دريافت مى شود،براساس تن ،تناژ بار،گنجايش کشتى برحسب تن ،تن شمارى ،برحسب شماره تن ،بارگير قانون ـ فقه : ظرفيت کشتى بازرگانى : وزن برحسب تن علوم نظامى : وزن کلى بار”
Read More »ترجمه کلمه transition series
transition series شيمى : گروه عناصر واسطه
Read More »ترجمه کلمه tonnage rent
tonnage rent قانون ـ فقه : حق امتيازى که از مواد استخراجى معدن به نسبت هر تن وصول مى شود
Read More »ترجمه کلمه tonner
tonner کشتى داراى تعداد معينى ظرفيت ،کاميون داراى ظرفيت معينى
Read More »ترجمه کلمه transition section
transition section عمران : مقطع تبديل
Read More »ترجمه کلمه tonne
tonne “تن بازرگانى : هزار کيلوگرم”
Read More »ترجمه کلمه tonometer
tonometer دانگ سنج ،دستگاه اندازه گيرى فشار وکشش
Read More »ترجمه کلمه transition ranges
transition ranges علوم نظامى : ميدان تير انتقالى
Read More »