ترجمه کلمه transvestite

transvestite کسى که در لباس ورفتار از جنس مخالف خود تقليد ميکند،(در مورد مرد )زن جامه

ترجمه کلمه tobi komi

tobi komi ورزش : ضربه فشارى پا در حال پرش

toboggan “لوژسوارى ،سورتمه دراز و باريک ،با سورتمه رفتن ورزش : وسيله حمل مجروحان پيست اسکى”

transvestism “تقليد از روش و طرز لباس جنس مخالف روانشناسى : مبدل پوشى جنسى”

tax remission بازرگانى : معافيت مالياتى

tobogganer سورتمه سوار

transversely بطوراريب يا متقاطع

transverse valley “عمران : دره عرضى معمارى : دره تراگذر”

tobogganist سورتمه سوار

transverse wave “الکترونيک : موج عرضى شيمى : موج عرضى علوم هوايى : موج عرضى”