ترجمه کلمه trickly

trickly گول زن ،نيرنگ باز،زرنگ ،وسيله دار،باريک ،دشوار

ترجمه کلمه to take to

to take to افتادن ياپرداختن به( کارى) ،اغاز نهادن ،دست گرفتن

technically speaking از لحاظ فنى

tricklery حيله( گرى) ،حيله بازى ،گول زنى ،نيرنگ ،فريب

to take to heart بدل گرفتن ،متاثرشدن از

tricklet نهر باريک

to take to ones bed دربستربيمارى افتادن ،ناخوش شدن

trickle file کامپيوتر : فايل چکه اى

to take to one’s legs ريختن

trickle charge الکترونيک : پر کردن اهسته