ترجمه کلمه truck 1

truck 1 مبادله کردن ،عوض کردن ،دوره بردن ،با دوره گردى فروختن ،اشغال ،مهمل

ترجمه کلمه to smooth a difficulty

to smooth a difficulty اشکالى را رفع يا برطرف کردن

ترجمه کلمه truck 2

truck 2 بارکش ،واگن روباز،با کاميون بردن ،چرخ باربرى در ايستگاه راه اهن

ترجمه کلمه to smooth the brow

to smooth the brow گره از جيب گشادن

ترجمه کلمه teener

teener teenager(، )teen ageنوجوان( از ده تا ۱۹ ساله)

ترجمه کلمه to smooth over a fault

to smooth over a fault عيب يا تقصيرى را پوشاندن

ترجمه کلمه truce

truce “متارکه يا صلح يا اتش بس موقت ،جنگ ايست ،متارکه جنگ ،قرار داد متارکه موقت جنگ قانون ـ فقه : وقتى که براى تنفس و استراحت داده مى شود”

ترجمه کلمه to smother with kisses

to smother with kisses غرق بوسه کردن

ترجمه کلمه truck

truck “خودرو نظامى ،معامله کردن ،سروکار داشتن با،مبادله ،معامله خرده ريز،بارکش ،کاميون ،واگن روباز،چرخ باربرى عمران : کاميون معمارى : کاميون بارکش قانون ـ فقه : محصول باغ که به بازار حمل شود بازرگانى : کاميون ،واگن قطار ورزش : کلاهک بالاى دکل علوم نظامى : بالاترين بازوى دکل ناو علوم دريايى : – masthead،بالاترين بازوى دکل ناو”

ترجمه کلمه trubleshoot

trubleshoot عيب زدايى ،رفع عيب

فرهنگ لغات تخصصی یک سایت دیگر با وردپرس فارسی

درخواست تماس با کارشناسان

دسته‌بندی نشده