ترجمه کلمه to make one’s toilet

to make one’s toilet ارايش يا بزک کردن

ترجمه کلمه tenant by sufference

tenant by sufference “متصرف با رضايت ضمنى مالک ،هر گاه کسى ملکى را با عنوان و سمت قانونى در تصرف داشته باشد و پس از زوال سمت قانون ـ فقه : مالک معترض او نشود و تصرفش ادامه پيدا کند اين عنوان به او اطلاق مى شود”

ترجمه کلمه to make one’s way home

to make one’s way home راه خانه را پيش گرفتن

ترجمه کلمه tenant by sufferance

tenant by sufferance قانون ـ فقه : مستاجر به تقدير موجر

ترجمه کلمه to make one’s will

to make one’s will وصيت کردن

ترجمه کلمه to make ones a

to make ones a حضور بهم رساندن ،حضور يافتن ،ظاهر شدن

ترجمه کلمه tenant at will

tenant at will قانون ـ فقه : متصرف به ميل و اراده مالک

ترجمه کلمه tenant by curtesy

tenant by curtesy قانون ـ فقه : عنوان شوهر است که بعد از فوت زوجه اش در صورتى که از او فرزند مسلم الوراثتى داشته باشد که در زمان حيات زوجه متولد شده باشد مى تواند مادام العمر از ترکه غير منقول مشاراليه استفاده کند

ترجمه کلمه to make one’speace

to make one’speace اشتى کردن ،صلح کردن

ترجمه کلمه tenant

tenant “کرايه نشين متصرف ،کرايه نشين ،مستاجر،اجاره دار،اجاره کردن ،متصرف بودن قانون ـ فقه : مستاجر،متنفع بازرگانى : مستاجر علوم نظامى : يکان مستقر در يک محل يا تاسيسات يکان پادگانى”

فرهنگ لغات تخصصی یک سایت دیگر با وردپرس فارسی

درخواست تماس با کارشناسان

دسته‌بندی نشده