active plate الکترونيک : صفحه موثر
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه active power
active power الکترونيک : توان موثر
Read More »ترجمه کلمه active program
active program “برنامه فعال کامپيوتر : برنامه دائر”
Read More »ترجمه کلمه active rope
active rope ورزش : طناب اصلى کوهنوردى
Read More »ترجمه کلمه active service
active service “خدمت زير پرچم علوم نظامى : خدمت کادر ثابت”
Read More »ترجمه کلمه active site
active site “شيمى : موضع فعال ورزش : محل فعال”
Read More »ترجمه کلمه active sodomy
active sodomy بچه بازى ،لواطه
Read More »ترجمه کلمه actionless
actionless بيکار،بيحرکت ،بى اقدام
Read More »ترجمه کلمه activate
activate “به فعاليت پرداختن ،فعال کردن تخليص کردن( سنگ معدن)،به کار انداختن ،چاشنى مين را کشيدن ،کنش ور کردن ،فعال کردن ،بفعاليت پرداختن ،بکارانداختن ،(مع ).تخليص کردن(سنگ معدن) علوم مهندسى : فعال کردن تخليص کردن ورزش : بازگشت بازيگر به زمين علوم نظامى : چکانيدن ما”
Read More »ترجمه کلمه activated carbon
activated carbon “کربن فعال شده شيمى : کربن فعال شده زيست شناسى : ذغال فعال شده”
Read More »