addax (ج.ش ).يکنوع بز کوهى که رنگ روشن دارد و در افريقا و سيبرى ديده ميشود
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه added
added افزوده ،اضافه شده ،مضاف
Read More »ترجمه کلمه added to that
added to that اضافه بران
Read More »ترجمه کلمه added value
added value بازرگانى : ارزش افزوده
Read More »ترجمه کلمه addend
addend مضاف ،عدد مضاعف ،عددافزوده شده
Read More »ترجمه کلمه ada
ada “ادا کامپيوتر : زبان برنامه نويسى سطح بالاکه بعد از ¹ ۱۹۷در وزارت دفاع امريکا ساخته شد”
Read More »ترجمه کلمه adactylous
adactylous بى پنجه ،بى انگشت
Read More »ترجمه کلمه adage
adage مثل ،امثال و حکم
Read More »ترجمه کلمه adagio
adagio (مو.رقص )اهسته و ملايم ،اجراى اهنگ باهستگى ،(در بالت )رقص دو نفرى که زن روى پنجه ءپا ميرقصد و بکمک مرد اهسته بهوا ميپرد
Read More »ترجمه کلمه adam
adam ادم ابولبشر
Read More »