adornment تزئين ،اراستگى ،پيراستگى ،زيور و پيرايه ،زينت
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه adp
adp “Automatic Data Processing،پردازش داده اتوماتيک کامپيوتر : پردازش داده خودکار”
Read More »ترجمه کلمه adrama in 5 acts
adrama in 5 acts درام درپنج پرده
Read More »ترجمه کلمه adrastea
adrastea نجوم : ادراستيا
Read More »ترجمه کلمه adren
adren )=aderno(کلمه ء پيشوندى است به معنى(مربوط به غده فوق کليه)
Read More »ترجمه کلمه adrenal
adrenal مشتق از غده يا ترشح غدد فوق کليه ،مربوط بغده فوق کليوى
Read More »ترجمه کلمه admittable
admittable پذيرفتنى ،قابل قبول ،قابل تصديق ،روا،مجاز،جايز،پسنديده
Read More »ترجمه کلمه admittance
admittance “ادميتانس ،پذيرش ،ورود،هدايت ظاهرى علوم مهندسى : دخول الکترونيک : گذرايى”
Read More »ترجمه کلمه admittance ticket
admittance ticket بليطورودى
Read More »ترجمه کلمه admitted
admitted بازرگانى : پذيرفته شده
Read More »