antibiosis (زيست شناسى )تضاد بين دو موجود زنده کوچک که بيش از يکى از انها در محيط باقى نميماند،تضاد بين يک ميکرب و فراورده ء ميکرب ديگر که باعث از بين رفتن ميکرب اولى ميشود
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه antibiotic
antibiotic “پادزى ،مانع ايجاد لطمه بزندگى ،جلوگيرى کننده از صدمه به حيات ،مربوط به انتى انتى بيوزيس ،ماده اى که از بعضى موجودات ذره بينى بدست ميايد و باعث کشتن ميکربهاى ديگر ميشود زيست شناسى : پادزى”
Read More »ترجمه کلمه antiblackout suit
antiblackout suit علوم نظامى : لباس ضد فشار اب
Read More »ترجمه کلمه antibody
antibody “پادتن( انتى بادى)،پادتن شيمى : پادتن روانشناسى : پادتن”
Read More »ترجمه کلمه antibonding electron
antibonding electron شيمى : الکترون ضد پيوندى
Read More »ترجمه کلمه antibonding orbital
antibonding orbital شيمى : اوربيتال ضد پيوندى
Read More »ترجمه کلمه antic
antic غريب و عجيب ،بى تناسب ،مسخره ،وضع غريب و مضحک
Read More »ترجمه کلمه anti-semitic
anti-semitic مخالف نژاد سامى ،مقرون به دشمنى با نژاد سامى يا يهود
Read More »ترجمه کلمه anti semitism
anti semitism مخالف با يهوديان
Read More »ترجمه کلمه anti sepsis
anti sepsis (طب )جلوگيرى از رشد و ازدياد ميکربها در اثر مواد ضدعفونى
Read More »