arrengement عمران : ترتيب دادن
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه arrengement of the reonforcement
arrengement of the reonforcement عمران : توزيع اماتور
Read More »ترجمه کلمه arrentation
arrentation قانون ـ فقه : پروانه يا جواز بهره بردارى ار اراضى جنگلى در ازاى پرداخت اجاره سالانه معين
Read More »ترجمه کلمه arrest
arrest “توقيف شخص ،سد کردن ،ممانعت کردن ممانعت ،سد،دستگير کردن ،جلب کردن ،جلوگيرى از سقوط( کوهنوردى)،حکم توقيف ،حکم ضبط،بازداشت ،توقيف کردن ،بازداشتن ،جلوگيرى کردن علوم مهندسى : جلوگيرى قانون ـ فقه : دستگيرى ،توقيف کردن جلوى ادامه جريان دادرسى و على الخصوص صدور ح”
Read More »ترجمه کلمه arrest of judgment
arrest of judgment قانون ـ فقه : سرباز زدن قاضى از صدور حکم پس از اعلام نظر هيات منصفه به علت مطالبى که در مدارک ارائه شده به نظر رسيده و انهارا غلط يا قابل نقض قلمداد کند . به عبارت ديگر خوددارى قاضى از صدور راى است تا رفع اشتباهات موجود
Read More »ترجمه کلمه arose
arose لشگر
Read More »ترجمه کلمه around
around گرداگرد،دور،پيرامون ،دراطراف ،درحوالى ،در هر سو،در نزديکى
Read More »ترجمه کلمه arousal
arousal روانشناسى : انگيختگى
Read More »ترجمه کلمه arousal threshold
arousal threshold روانشناسى : استانه انگيختگى
Read More »ترجمه کلمه arouse
arouse بيدار کردن ،برانگيختن ،تحريک کردن
Read More »