فرهنگ لغات تخصصی یک سایت دیگر با وردپرس فارسی
to keep watch and ward (جايى را )حفاظت يادفاع کردن ،پاسدارى کردن
Read More »دسته‌بندی نشده
ترجمه کلمه test economy
test economy روانشناسى : اقتصاد ازمون
Read More »ترجمه کلمه test data
test data “داده هاى ازماينده کامپيوتر : داده هاى ازمايشى”
Read More »ترجمه کلمه tare
tare “وزن ظرف ،وزن بسته بندى ،وزن وسيله حمل ،وزن خالص( بدون احتساب وزن ظروف)،وزن خالص چيزيرا احتساب کردن ،(گ.ش ).ويسياى صحرايى ،ماشک بازرگانى : تفاوت وزن خالص و وزن ناخالص علوم نظامى : وزن مجاز يک ظرف علوم دريايى : وزن مجاز يک ظرف”
Read More »ترجمه کلمه test driver
test driver کامپيوتر : برنامه اى که اجراى برنامه ديگر را در مقابل مجموعه اى از داده هاى ازمايشى هدايت کند
Read More »ترجمه کلمه test course
test course علوم مهندسى : مسافت ازمايش
Read More »ترجمه کلمه to key a piano
to key a piano پيانويى راکوک کردن ،مايه پيانويى رادرست کردن
Read More »ترجمه کلمه test construction
test construction روانشناسى : ازمون سازى
Read More »ترجمه کلمه to key up
to key up برانگيختن ،تحريک کردن ،بلندترکردن ،بالابردن ،بيشترکردن
Read More »ترجمه کلمه to kick a ball
to kick a ball توپ زدن ،توپى را( باپا )زدن
Read More »