فرهنگ لغات تخصصی یک سایت دیگر با وردپرس فارسی
conditioned suppression روانشناسى : منع شرطى
Read More »دسته‌بندی نشده
ترجمه کلمه conditioning
conditioning “اصلاح مشخصه هاى اطلاعات در يک خط انتقال صدا از طريق تصحيح خصوصيات فاز دامنه تقويت کننده هاى خط،شرطى شدن ،شرطى کردن ،شايسته سازى کامپيوتر : شايسته سازى روانشناسى : شرطى سازى ورزش : امادگى”
Read More »ترجمه کلمه conditional transfer
conditional transfer “انتقال شرطى کامپيوتر : انتقال شرطى”
Read More »ترجمه کلمه conditionality
conditionality صورت شرطى ،شرطى بودن ،مشروط بودن
Read More »ترجمه کلمه conditionally
conditionally بطور مشروط،بطور مقيد
Read More »ترجمه کلمه conditioned
conditioned “مشروط روانشناسى : شرطى”
Read More »ترجمه کلمه conditioned avoidance response
conditioned avoidance response روانشناسى : پاسخ اجتنابى شرطى
Read More »ترجمه کلمه conditioned emotional response (cer)
conditioned emotional response (cer) روانشناسى : پاسخ هيجانى شرطى
Read More »ترجمه کلمه conditional operator
conditional operator کامپيوتر : عملگر شرطى
Read More »ترجمه کلمه conditional order
conditional order بازرگانى : سفارش مشروط
Read More »