containment “بازداشتن ،کف نفس ،محدود نگاهداشتن قانون ـ فقه : محدود کردن”
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه contaminant
contaminant “الودگر،جسم الوده ،ملوث ،الوده کننده زيست شناسى : الاينده”
Read More »ترجمه کلمه contaminate
contaminate “الوده کردن ،الودن ،ملوث کردن ،سرايت دادن علوم مهندسى : الوده يا کثيف کردن علوم هوايى : انتقال اجرام يا ارگانيسم هاى زمينى به فضاپيماى استريل شده علوم نظامى : فاسد کردن”
Read More »ترجمه کلمه contagiousness
contagiousness مسرى بودن
Read More »ترجمه کلمه contagium
contagium واگير،ميکرب سرايت دهنده مرض
Read More »ترجمه کلمه contain
contain “احاطه دشمن ،در بر گرفتن ،محتوى بودن حاوى بودن ،محتوى بودن ،دارا بودن ،دربرداشتن ،شامل بودن ،خوددارى کردن ،بازداشتن ورزش : جلو رقيب را گرفتن علوم نظامى : محاصره کردن”
Read More »ترجمه کلمه container
container “صندوقهاى فلزى بزرگ بااندازه هاى استاندارد که جهت حمل کالا با کاميون ،کانتينر،جعبه حاوى وسايل ،جعبه اماد جعبه محفظه ،ظرف ،محتوى بازرگانى : محفظه ،قطار و کشتى بکاربرده مى شود علوم نظامى : لفاف”
Read More »ترجمه کلمه container traffic
container traffic بازرگانى : تراکم حمل و نقل کانتينرها
Read More »ترجمه کلمه container transport
container transport بازرگانى : حمل و نقل بوسيله کانتينر
Read More »ترجمه کلمه contact with the net
contact with the net ورزش : خطاى تماس با تور واليبال
Read More »