سفارش با يک کليک
برآورد هزينه ترجمه

درخواست تماس با کارشناسان

دسته‌بندی نشده

ترجمه کلمه contingent

contingent “موکول يا موقوف به( با on يا)upon ،وابسته ،محتمل الوقوع ،تصادفى ،مشروط،موکول قانون ـ فقه : سهم يک منطقه يا يک شهر در دادن بيگار و سرباز روانشناسى : مشروط”

Read More »

ترجمه کلمه contingency

contingency “اتفاقى ،عمليات احتمالى ،وابستگى( در شرطى شدن)،احتمال وقوع ،چيزى که دراينده ممکن است رخ دهد،تصافى ،محتمل الوقوع روانشناسى : وابستگى بازرگانى : احتياطى علوم نظامى : پيش امد احتمالى”

Read More »