ترجمه کلمه the rose

the rose بادسرخ ،حمره ،باد مبارک

ترجمه کلمه to dine off bread and cheese

to dine off bread and cheese ناهار خود را با نان و پنير برگذار کردن

the root of dispute مايه نزاع

to dig up the hatchet جنگ کردن ،اغازجنگ نهادن

the rope is 2 metres long طناب دومتر است

to dip ones pen in gall تندنوشتن ،سخت نوشتن

tailoring خياطى ،دوزندگى

table cloth سفره ،روميزى

the root of all kinds of evil سرچشمه همه بديها،منشاهمه فسادها

tantrum “کج خلقى ،اوقات تلخى ،خشم ،غيظ،قهر روانشناسى : قشقرق”