figure skating “يخ بازى نمايشى ،رقص روى يخ ورزش : مسابقه اسکيت”
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه film developer
film developer کامپيوتر : سازنده فيلم
Read More »ترجمه کلمه flood 2
flood 2 “پر اب کردن علوم دريايى : پر اب شدن”
Read More »ترجمه کلمه flood control
flood control علوم مهندسى : سيل بندى
Read More »ترجمه کلمه floo-floo
floo-floo ورزش : تير مخصوص پرواز کوتاه و مستقيم براى شکار پرنده
Read More »ترجمه کلمه flood
flood “بيش از ۱ نفر دريافت کننده توپ را بمنطقه دفاع حريف فرستادن( فوتبال امريکايى)،طوفان ،(درشعر )رو د،دريا،اشک ،غرق کردن ،سيل گرفتن ،طغيان کردن معمارى : سيل ورزش : بيش از ۱ نفر دريافت کننده توپ را بمنطقه دفاع حريف فرستادن”
Read More »ترجمه کلمه flood 1
flood 1 علوم دريايى : مد شدن
Read More »ترجمه کلمه flog
flog شلاق زدن ،تازيانه زدن ،تنبيه کردن ،انتقاد سخت کردن
Read More »ترجمه کلمه flogger
flogger تازيانه زننده ،زننده شلاق
Read More »ترجمه کلمه flogging
flogging “جلد قانون ـ فقه : شلاق زدن”
Read More »