flounce حرکت تند و ناگهانى( بدن)،جست وخيرز،چين دار کردن حاشيه لباس ،پرت کردن ،تقلا کردن ،جولان
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه flotation
flotation “قابليت شناورى يک خودرو،شناورى شيمى : شناورسازى علوم نظامى : قابليت غوطه ورى در اب”
Read More »ترجمه کلمه flotilla
flotilla “ناوتيپ ،ناوگان کوچک علوم نظامى : ناوگروه علوم دريايى : ناوتيپ ،ناوگروه”
Read More »ترجمه کلمه flotsam
flotsam “کالاى اب اورده ،اب اورد قانون ـ فقه : کالاى اب اورده بازرگانى : کالاهايى که پس از غرق شدن کشتى برروى اب شناور است”
Read More »ترجمه کلمه flossflower
flossflower ( )=ageratum(گ.ش ).گل ابرى
Read More »ترجمه کلمه flossy
flossy شبيه ابريشم خام ،براق( مثل ابريشم)
Read More »ترجمه کلمه flota
flota دسته کشتى هاى اسپانيولى
Read More »ترجمه کلمه flotage
flotage شناورى بر روى اب ،جسم مواج وشناور
Read More »ترجمه کلمه floscule
floscule گلچه
Read More »ترجمه کلمه floss
floss کج ،کژ،ابريشم خام ،نخاله ابريشم
Read More »