ترجمه کلمه flying cadet

flying cadet علوم دريايى : دانشجوى هوايى

ترجمه کلمه flying ambulance

flying ambulance گردونه تندروبراى بردن زخم خوردگان جنگ

flying boat هواپيماى ابى

filter stick شيمى : لوله صافى دار

flycatcher حيوان مگس خوار،مگس گير

flyer )=flier(اگهى روى کاغذ کوچک ،پروانه موتور،پره اسياب ،درحال پرواز،گردونه تيزرو

flying پرواز کننده ،پردار،سريع السير،بال وپر زن ،بسرعت گذرنده ،مسافرت هوايى

flyboat کرجى تندرو

flyby پرواز در ارتفاع کم

figures of speech صنايع بديعى