fractionate (ش ).تجزيه وتفکيک نمودن ،برخه کردن
Read More »Author Archives: danaadmin
ترجمه کلمه finder
finder “عنصر مرکزى يک محيط عملياتى و برنامه اى که ميان ساير چيزها فايلهاى ذخيره شده روى ديسک ها را نشان مى دهد،يابنده ،پيدا کننده کامپيوتر : فايندر”
Read More »ترجمه کلمه fractionary
fractionary کسرى ،برخه اى ،جزئى ،خرد
Read More »ترجمه کلمه fractionally
fractionally به شکل کسر،بطور جزئى
Read More »ترجمه کلمه fractionalize
fractionalize تقسيم بجزء کردن ،خرد کردن ،برخه کردن
Read More »ترجمه کلمه fractional turn
fractional turn علوم مهندسى : چرخش کسرى
Read More »ترجمه کلمه fractional size
fractional size علوم مهندسى : اندازه کسرى
Read More »ترجمه کلمه fractional sampling
fractional sampling عمران : نمونه گيرى مکانيکى
Read More »ترجمه کلمه fractional rotation
fractional rotation علوم مهندسى : گردش کسرى
Read More »ترجمه کلمه fractional reserve banking
fractional reserve banking “روش مبتنى بر ذخيره جبران کسرى در امريکا در ازاى هر صد دلارى که مشتريان در بانک مى گذارد قانون ـ فقه : بانک بايد ¹ ۲دلار ذخيره قانونى داشته باشد”
Read More »