ترجمه کلمه front underlock (halter)

front underlock (halter) “خيمه کامل و پريدن به پشت حريف( کشتى) ورزش : خيمه کامل و پريدن به پشت حريف”

ترجمه کلمه front takedown with outside single leg

front takedown with outside single leg “زير يک خم از مچ پا با حالت بزکش( کشتى) ورزش : زير يک خم از مچ پا با حالت بزکش”

front strain شيمى : کرنش پيچشى

front sight علوم نظامى : مگسک

front runner ورزش : دونده پيشتاز

front rank صف جلو

front rake علوم مهندسى : زاويه شيب

fingering “استفاده از انگشت( شمشيربازى)،ناخنک زنى ،پنجه گذارى ،انگشت کارى ورزش : استفاده از انگشت”

front raise ورزش : تمرين با دنبل از ناحيه ران تا شانه و ساعد روى بازو

front race ورزش : پيشتازى