ترجمه کلمه full-dress

full-dress بالباس تمام( رسمى)

ترجمه کلمه full draw

full draw ورزش : کشيدن زه کمان بطور کامل

full container load (fcl) بازرگانى : ظرفيت پر کانتينر

full command “کنترل کامل علوم نظامى : اداره کامل”

full charge علوم نظامى : خرج کامل توپ

full brother برادراصلى ،برادرتنى

full-brimmed لبالب

finished goods stock “موجودى کالاهاى تمام شده( در انبار) بازرگانى : موجودى کالاهاى تمام شده”

full-breasted بزرگ پستان

full-bottomed دنباله دار،داراى دنباله دراز،ته پهن ،بزرگ