fuzzy-wuzzy سرباز سودانى: مرد جنگى ازاهل سعيشگ
Read More »Author Archives: danaadmin
ترجمه کلمه fuzzy logic
fuzzy logic کامپيوتر : منطق نامعلوم
Read More »ترجمه کلمه fire
fire “شليک کردن ،شليک تيراندازى ،حريق ،(نظ ).شليک ،(مج ).تندى ،حرارت ،اتش زدن ،افروختن ،تفنگ ياتوپ را اتش کردن ،بيرون کردن ،انگيختن ورزش : شوت محکم و مستقيم علوم هوايى : پرتاب راکت علوم نظامى : شليک کنيد”
Read More »ترجمه کلمه filbert base
filbert base “پايگاه فريبنده علوم نظامى : پايگاه دروغين”
Read More »ترجمه کلمه fuzzy
fuzzy کرکى ،ريش ريش ،پرزدار،خوابدار،تيره
Read More »ترجمه کلمه fuzzle
fuzzle مست کردن
Read More »ترجمه کلمه fuzz-ball
fuzz-ball گياه قارچى ،قارچ ،گوشت زيادى ،چتر مار،سماروغ
Read More »ترجمه کلمه fuzz
fuzz کرک ،ريش تازه جوان ،کرکى شدن ،ريش ريش شدن ،کرکى کردن ،پرزدارکردن ،مست کردن ،گيج کردن
Read More »ترجمه کلمه fuzing
fuzing “بستن ماسوره علوم نظامى : چاشنى گذارى چاشنى گذارى کردن”
Read More »ترجمه کلمه fuzewell liner
fuzewell liner “قاب بوستر علوم نظامى : بوش نگهدارنده خرج بوستر ماسوره”
Read More »