ترجمه کلمه gluten

gluten “موم اندر اب ،ماده چسبنده گندم ،چسب ،سريشمى که از شاخ واستخوان بدست ميايد شيمى : گلوتن”

ترجمه کلمه gluteal

gluteal سرينى

gallstone سنگ زهره دان ،سنگ کيسه صفرا،سنگ مجارى صفراوى ،سنگ صفرايى

gabardine پارچه گاباردين

glutamine (ش ).گلوتامين ،C5 H10 N2 O3

glutamic acid “(ش ).اسيد گلوتاميک ،C5 H9 NO4 روانشناسى : اسيد گلوتاميک”

glutamate (ش ).نمک اسيد گلوتاميک

glut “عرضه بيش از حد،وفور،فراوانى کالا،پر کردن ،پر خوردن قانون ـ فقه : عرضه بيش از تقاضا بازرگانى : پر کردن بازار،وفور کالا”

glumpy افسرده ،رنجيده ،ملول ،خاموش وکدر

glumness تکدر،اوقات تلخى ،سکوت