have a bone to pick بهانه براى دعوا يا شکايت پيدا کردن
Read More »Author Archives: danaadmin
ترجمه کلمه have (or make)a try at it
have (or make)a try at it يک ازمايشى بکنيد،يک زورى بزنيد
Read More »ترجمه کلمه haemal
haemal خونى ،واقع درسوى چپ سينه ،واقع درسوى دل
Read More »ترجمه کلمه have
have دارا بودن ،مالک بودن ،ناگزير بودن ،مجبور بودن ،وادار کردن ،باعث انجام کارى شدن ،عقيده داشتن ،دانستن ،خوردن ،صرف کردن ،گذاشتن ،رسيدن به ،جلب کردن ،بدست اوردن ،دارنده ،مالک
Read More »ترجمه کلمه havana
havana سيگاربرگى که درهاوانايا cubaدرست ميکنند
Read More »ترجمه کلمه hauy law
hauy law شيمى : قانون هوى
Read More »ترجمه کلمه hauteur
hauteur بزرگى ،بزرگ منشى ،ارتفاع ،غرور
Read More »ترجمه کلمه haute ecole
haute ecole “تمرين اسب سوارى از روى مانع ،دبيرستان ورزش : پرورش اسب در سطح عالى”
Read More »ترجمه کلمه haute couturer
haute couturer مدساز،موسسه طراحى لباس ومد بانوان ،طراح لباس
Read More »ترجمه کلمه hautboy
hautboy )hautbois(سرنا،کرنا،(م.م ).درخت جنگلى
Read More »