hazel eyes چشم ميشى ،چشمان ميشى
Read More »Author Archives: danaadmin
ترجمه کلمه hazel
hazel (گ.ش ).درخت فندق ،چوب فندق ،رنگ فندقى
Read More »ترجمه کلمه haematoid
haematoid خون مانند،شبيه بخون
Read More »ترجمه کلمه haze
haze “تيره و تار،مه کم ،بخار،ناصافى ياتيرگى هوا،ابهام ،گرفته بودن ،مغموم بودن ،روشن نبودن مه ،موضوعى( براى شخص)،متوحش کردن ،زدن ،بستوه اوردن ،سرزنش کردن زيست شناسى : غبار علوم هوايى : غبارها يا ذرات ريزى که در اتمسفر پراکنده شده اند علوم نظامى : غبارالود”
Read More »ترجمه کلمه hazardously
hazardously “بطور قمار،تصادفا””،الله بختى ،بطور مخاطره اميز”
Read More »ترجمه کلمه hazardous locations
hazardous locations الکترونيک : مناطق خطر
Read More »ترجمه کلمه hazardous goods
hazardous goods بازرگانى : امتعه خطرناک ،کالاهاى خطرناک
Read More »ترجمه کلمه hazardous
hazardous “معاملات قمارى ،اتفاقى ،تصادفى ،مضر،زيان اور،پرخطر قانون ـ فقه : خطرناک روانشناسى : خطربار علوم نظامى : خطرناک”
Read More »ترجمه کلمه hazard signs
hazard signs “علايم خطر بازرگانى : علائم خطر علوم نظامى : علايم امکان توليد خطر”
Read More »ترجمه کلمه hazard
hazard “امتياز با به کيسه انداختن هر کدام از گويهاى بيليارد،ناراحتى ،ضرر،قمار،اتفاق ،در معرض مخاطره قرار دادن ،بخطر انداختن معمارى : مخاطره قانون ـ فقه : غرر روانشناسى : خطر بازرگانى : خطر ورزش : قسمت بدون چمن زمين گلف علوم نظامى : زيان”
Read More »