ترجمه کلمه he did not turn a hair

he did not turn a hair خم به ابرويش نياورد،هيچ خستگى وانمودنکرد

ترجمه کلمه he did not rest all night long

he did not rest all night long همه شب نيارميد

he did not open his lips لب نگشود،دهان نگشود،سخن نگفت ،خاموش ماند

he did not let us go نگذاشت برويم ،ما را رها نکرد برويم

he did not est all night درتمام شب ارام نگرفت ،همه شب نيارميد

haematozoon انگل خونى

he did not dislike itt. هر چند،بى ميل نبود،ولى بى ميل هم نبود

he did not d. to go جرات نکرد که برود

he did me a great wrong بيعدالتى بزرگى نسبت به من کرد،خطاى بزرگى…..

he did it worse than i ازمن بدتران کار را انجام داد