head (of the river) race ورزش : قايقرانى روى رودخانه در فواصل براى تعيين بهترين زمان
Read More »Author Archives: danaadmin
ترجمه کلمه
ترجمه کلمه head
head “دهنه ابزار،ارتفاع ريزش ،سر رولور سر،مبحث ،موضوع در راس چيزى واقع شدن ،ضربه با سر،هد،انتهاى ميز بيليارد،طول سر اسب بعنوان مقياس فاصله برنده از نفر بعد،دستشويى قايق ،بالاى بادبان ،سرفشنگ ،عناصر اوليه ستون ،پيش رو،رهبر يا دسته پيشرو يک ستون ،توالت ناو،عازم شدن ،سرپل گرفتن ،مواجه شدن ، )n.& adj.(سر،کله ،راس ،عدد،نوک ،ابتداء،انتها،دماغه ،دهانه ،رئيس ،سالار،عنوان ،موضوع ،منتها درجه ...
Read More »ترجمه کلمه
ترجمه کلمه he’s
he’s he has،= he is
Read More »ترجمه کلمه
ترجمه کلمه he’ll
he’ll = he will = he shall
Read More »ترجمه کلمه
ترجمه کلمه he’d
he’d he would،=he had
Read More »