hit or miss برحسب تصادف ،اتفاقا،تصادفا
Read More »Author Archives: danaadmin
ترجمه کلمه hit on the fly printer
hit on the fly printer کامپيوتر : چاپگرى که در ان کاغذ و يا مکانيزم چاپ در حالت ثابتى هستند به نحوى که شروع و توقفى مورد نياز نمى باشد
Read More »ترجمه کلمه hit off
hit off هم اهنگ بودن ،هم عقيده شدن
Read More »ترجمه کلمه hit not valid
hit not valid ورزش : ضربه بى ارزش شمشيرباز
Read More »ترجمه کلمه hit and run
hit and run علوم نظامى : جنگ و گريز
Read More »ترجمه کلمه hit and miss
hit and miss گاهى موفق وگاهى مغلوب
Read More »ترجمه کلمه hit
hit “ضربه به توپ يا حريف ،ضربه شمشيرباز به بدن حريف ،اصابت گلوله ،اصابت تير تصادف ،ضربه زدن به دشمن ،خوردن گلوله به هدف ،ضربت ،تصادف ،موفقيت ،نمايش يافيلم پرمشترى ،خوردن به ،اصابت کردن به هدف زدن کامپيوتر : موفقيت ورزش : ضربه بدنى به حريف براى خروج او از بازى ضربه ،طعمه دزدى ماهى علوم نظامى : برخورد کردن ...
Read More »ترجمه کلمه histrionics
histrionics اجراء نمايش ،ظاهرسازى ،صحنه سازى
Read More »ترجمه کلمه histrionically
histrionically بطور نمايش ،رياکارانه
Read More »ترجمه کلمه halfround pointing
halfround pointing معمارى : بندکشى فتيله
Read More »