ترجمه کلمه hand drill

hand drill علوم مهندسى : مته دستى

ترجمه کلمه hydroxide

hydroxide “(ش ).ترکيبيکه عامل هيدورکسيد )OH( داشته باشد شيمى : هيدروکسيد”

hydrous salt شيمى : نمک ابدار

hydrous “(ش ).ابدار،نمناک ،محتوى اب شيمى : ابدار”

hydrotropism “اب گرايى يا هيدروتربيسم ،رطوبت گرايى روانشناسى : ابگرايى”

hydrotropic اب گرايى

hydrotreating شيمى : هيدروژن کارى

hydrothorax (طب )تجمع مايع در حفره جنب

hydrothermal “وابسته به عمل ابهاى گرم در پوسته زمين ،گرمابى معمارى : گرمابى”

hydrotherapy “(طب )استفاده علمى اب در درمان بيماريها،اب درمانى روانشناسى : اب درمانى”