hard “بشدت ،بسرعت ،سفت ،دشوار،مشکل ،شديد،قوى ،سخت گير،نامطبوع ،زمخت ،خسيس ،درمضيقه ورزش : مستقيما در مسير موردنظر علوم هوايى : سخت”
Read More »Author Archives: danaadmin
ترجمه کلمه harbourless
harbourless بى بندر،بى پناه
Read More »ترجمه کلمه hack knife
hack knife علوم مهندسى : چاقوى مخصوص برش کامل
Read More »ترجمه کلمه h.e.t.p
h.e.t.p شيمى : height equivalent of theoretical plateارتفاع معادل بشقابک نظرى
Read More »ترجمه کلمه harbourage
harbourage “لنگرگاه ،پناه علوم نظامى : پهلو گرفتن در بندر”
Read More »ترجمه کلمه harbour-master
harbour-master رئيس بندر( گاه) ،بندربان ،شاه بندر
Read More »ترجمه کلمه harbour dues
harbour dues “حقوق بندر،حقوق اسکله بازرگانى : حقوق لنگراندازى”
Read More »ترجمه کلمه harbour
harbour “لنگرگاه ،بندرگاه ،پناهگاه ،پناه دادن ،پناه بردن ،لنگر انداختن ،پروردن عمران : لنگرگاه بازرگانى : بندرگاه علوم نظامى : پناه بردن علوم دريايى : پناه بردن”
Read More »ترجمه کلمه harborage
harborage پناهگاه ،لنگرگاه
Read More »ترجمه کلمه harbor master
harbor master “رئيس بندر،مامور تنظيم حمل ونقل وامور بندرگاه علوم دريايى : راهنماى بندر”
Read More »