impinging روانشناسى : تماس
Read More »Author Archives: danaadmin
ترجمه کلمه i had better not go
i had better not go بهتران است نروم
Read More »ترجمه کلمه impinger
impinger زيست شناسى : الايه گير
Read More »ترجمه کلمه impingement
impingement “تصادف ،اصابت علوم هوايى : برخورد گازهاى با سرعت زياد به ساختمان هواپيما”
Read More »ترجمه کلمه impinge
impinge “تصادف کردن ،تجاوز کردن ،تخطى کردن ،حمله کردن ،خرد کردن ،پرت کردن قانون ـ فقه : تجاوز کردن”
Read More »ترجمه کلمه imping
imping عمل پيوند زدن
Read More »ترجمه کلمه impilcative
impilcative فهماننده ،اشاره کننده ،رساننده
Read More »ترجمه کلمه impignorate
impignorate وثيقه ،گروگان ،فرزند،اولاد،رهن گذاشتن ،گرو گذاشتن
Read More »ترجمه کلمه impiety
impiety “بى دينى ،نا پرهيزکارى ،بى تقوايى ،بى ايمانى ،بد کيشى قانون ـ فقه : لامذهبى”
Read More »ترجمه کلمه impierceable
impierceable سوراخ نشدنى
Read More »