ترجمه کلمه implicitly

implicitly “ضمنا””،بطور مفهوم”

ترجمه کلمه implicit rent

implicit rent قانون ـ فقه : سهم زمين از کل توليد

implicit obedience فرمانبردارى بدون اعتراض

implicit function (ر ).معادله چيزى که حل ان مستلزم حل يک يا چند معادله ديگر باشد

implicit declaration قانون ـ فقه : کنايه

implicit costs “هزينه هاى ضمنى بازرگانى : هزينه هاى نامرئى”

implicit behavior روانشناسى : رفتار نااشکار

i had hom there اينجا گيرش اوردم( يابراوغالب امدم) ،اينجا ديگر چيزى نگفت

i am awkwardly situated بد جورى گرفتار شده ام

implicit agreement موافقت ضمنى