ترجمه کلمه inexactly

inexactly بطور نادرست ،بطور ناصحيح ،ازروى بى دقتى ،تقريبا

ترجمه کلمه inexactitude

inexactitude عدم دقت

inexact نادرست ،درست نشده ،از روى عدم دقت

i was too indulgent to him زياد به او گذشت کردم

inevitably ناچار،به ضرورت

inevitable “نا چار،نا گزير،اجتناب نا پذير،چاره نا پذير،غير قابل امتناع ،حتما،حتمى الوقوع ،بديهى قانون ـ فقه : اجتناب ناپذير،غير قابل اجتناب”

inevitability ضرورت ،چاره ناپذيرى ،چيز طبيعى ،امر عادى

inevidence اشکار،معلوم

inestimably بطور تقدير ناپذير،پيش از انکه بتوان تقدير کرديا بران بهاگذارد

inestimable فوق العاده ،گرانبها،تخمين نا پذير،بى بها