i wrote as neatly as he did من همان اندازه پاکيزه هستم که او نوشت
Read More »Author Archives: danaadmin
ترجمه کلمه ingratiatingly
ingratiatingly ازراه خود شيرينى
Read More »ترجمه کلمه ingratiate
ingratiate خود شيرينى کردن ،مورد لطف و عنايت قرار دادن ،طرف توجه قرار دادن ،ارضاء کردن ،داخل کردن
Read More »ترجمه کلمه ingrate
ingrate ظلم کردن بر،تعدى کردن ،فشار وارد اوردن بر،نمک ناشناسى کردن ،ناسپاس ،نمک ناشناس ،ناشکر،حق ناشناس
Read More »ترجمه کلمه ingrained
ingrained نبافته رنگ شده ،ديرينه ،ريشه کرده ،ذاتى
Read More »ترجمه کلمه ingrain
ingrain نخ رنگى ،نخى که قبلا الياف ان رنگ شده است ،خطوط و خالهاى رنگارنگ کاغذ ديوارى ،رنگ ثابت خورده ،نبافته رنگ شده ،ديرنيه
Read More »ترجمه کلمه ingraft
ingraft رنگ زدن ،رنگ ثابت زدن ،(مج ).اسقاء کردن ،اشباع کردن ،در جسم چيزى فروکردن ،در ذهن جانشين کردن
Read More »ترجمه کلمه ingradient
ingradient جز جز ترکيبى ،اجزا
Read More »ترجمه کلمه ingots structure
ingots structure “ساختار شمش علوم مهندسى : ساختار بلورى اوليه شمش”
Read More »ترجمه کلمه ingots stripper
ingots stripper علوم مهندسى : قالب کش شمش
Read More »