insomuch به اندازه اى که ،از بس ،چون ،چونکه ،نظر به اينکه ،از انجاييکه ،بنابراين ،تا انجاييکه ،ازبسکه
Read More »Author Archives: danaadmin
ترجمه کلمه ic
ic “Integrated Circuit کامپيوتر : مدار مجتمع”
Read More »ترجمه کلمه insomnious
insomnious بيخواب ،دچار بيخوابى
Read More »ترجمه کلمه insomniac
insomniac شخص بيخواب
Read More »ترجمه کلمه insomnia
insomnia بيخوابى( غير عادى)،مرض بيخوابى
Read More »ترجمه کلمه insolvent law
insolvent law قانون درماندگى ،قانون اعسار
Read More »ترجمه کلمه insolvent
insolvent “غير ملئى ،درمانده ،محجور،معسر قانون ـ فقه : مفلس ،متوقف بازرگانى : فاقد توانايى پرداختن ديون”
Read More »ترجمه کلمه insolvency
insolvency “توقف ،وقفه در پرداخت ديون ،ورشکستگى ، )insolvence(درماندگى ،اعسار،عجز از پرداخت ديون قانون ـ فقه : اعسار و افلاس بازرگانى : عجز در پرداخت ديون ،عدم توانايى در پرداخت بدهى ،ناتوانى در پرداخت دين”
Read More »ترجمه کلمه insolvence
insolvence )insolvency(درماندگى ،اعسار،عجز از پرداخت ديون
Read More »ترجمه کلمه insolvable
insolvable “حل نشدنى ،غير قابل تبديل به پول نقد قانون ـ فقه : لاينحل”
Read More »