interception “جلوگيرى ،حائل شدن ،قطع کردن زيست شناسى : جداسازى علوم نظامى : رهگيرى هوايى جلوگيرى از ورود هواپيماهاى دشمن استراق سمع”
Read More »Author Archives: danaadmin
ترجمه کلمه intercepting search
intercepting search “کاوش براى رهگيرى هوايى علوم نظامى : تجسس با رادار به منظور رهگيرى”
Read More »ترجمه کلمه icebox
icebox يخچال
Read More »ترجمه کلمه intercepting ditch
intercepting ditch “نهر کوهى ،ابرو بالاى خاکبردارى ،جوى کوهى معمارى : ابروى بالاى کند”
Read More »ترجمه کلمه intercepter
intercepter بازدارنده ،متقاطع
Read More »ترجمه کلمه intercept receiver
intercept receiver علوم نظامى : دستگاه گيرنده مخصوص استراق سمع دستگاه استراق سمع راديويى
Read More »ترجمه کلمه intercept point
intercept point “نقطه رهگيرى علوم نظامى : نقطه پيش بينى شده براى اجراى رهگيرى هوايى”
Read More »ترجمه کلمه intercept
intercept “محل تقاطع ،قطع پاسکارى حريف ،استراق سمع کردن ،عرض( درمحور مختصات)،بريدن ،قطع کردن ،جدا کردن ،حائل شدن ،جلو کسى را گرفتن ،جلو گيرى کردن شيمى : برخوردگاه روانشناسى : عرض ورزش : برخوردگاه ،توپ دزدى علوم هوايى : رهگيرى کردن علوم نظامى : نفوذ کردن در شبکه مخابرات”
Read More »ترجمه کلمه intercensal
intercensal واقع در ميان دو سرشمارى
Read More »ترجمه کلمه intercellular
intercellular “واقع در ميان ياخته ها،داخل سلولى ،بين ياخته اى روانشناسى : ميان ياخته اى”
Read More »