فرهنگ لغات تخصصی یک سایت دیگر با وردپرس فارسی
intermitter قطع کننده ،متناوب کننده
Read More »Author Archives: danaadmin
ترجمه کلمه intermittently
intermittently بطور متناوب ،بنوبت
Read More »ترجمه کلمه intermittent reinforcement
intermittent reinforcement روانشناسى : تقويت ناپياپى
Read More »ترجمه کلمه intermittent reception
intermittent reception الکترونيک : موجگيرى متناوب
Read More »ترجمه کلمه intermittent rating
intermittent rating الکترونيک : کار اسمى متناوب
Read More »ترجمه کلمه intermittent fever
intermittent fever تب نوبه
Read More »ترجمه کلمه ichthyocentaur
ichthyocentaur ادم ماهى ،ماهى ادم ،جانور افسانه اى که نيمى ادم ونيمى ماهى
Read More »ترجمه کلمه intermittent error
intermittent error “خطاى غيردائمى کامپيوتر : خطاى متناوب”
Read More »ترجمه کلمه intermittent current
intermittent current “جريان متناوب الکترونيک : جريان تناوبى”
Read More »ترجمه کلمه intermittent
intermittent “بينابين ،متناوب ،نوبت دار،نوبه اى ،نوبتى علوم نظامى : اجراى تيراندازى بينابين حملات ديگر”
Read More »