فرهنگ لغات تخصصی یک سایت دیگر با وردپرس فارسی
interspecies )interspecific(واقع در بين دسته هاى خاصى ،داراى خصوصياتى بين خود
Read More »Author Archives: danaadmin
ترجمه کلمه interspatial
interspatial فاصله اى
Read More »ترجمه کلمه interspace
interspace فاصله دار کردن ،مدت ،فرجه ،فاصله بين دو چيز
Read More »ترجمه کلمه intershot with colours
intershot with colours گله گله رنگ شده
Read More »ترجمه کلمه intershoot
intershoot در ميان( تير )زدن ،در فئاصل( رنگ ) زدن
Read More »ترجمه کلمه intersexual
intersexual مربوط به جنس نر و ماده
Read More »ترجمه کلمه iconomachy
iconomachy جنگ با شمايل پرستى
Read More »ترجمه کلمه intersex
intersex دو جنسه ،نروماده
Read More »ترجمه کلمه interset-free loan
interset-free loan قانون ـ فقه : قرض الحسنه
Read More »ترجمه کلمه interserviceable
interserviceable “قابل استفاده به وسيله چند قسمت يا چند نوع يکان علوم نظامى : وسيله چند يکانى”
Read More »