ترجمه کلمه irreparableness

irreparableness جبران ناپذيرى

ترجمه کلمه irreparable

irreparable جبران ناپذير،مرمت ناپذير،خوب نشدنى

irremovably بطور عزل ناپذير،بطور غير قابل انتقال

irremovable “غير قابل عزل ،معزول نشدنى ،برداشته نشدنى ،ثابت قانون ـ فقه : غير قابل انتقال”

irremovability غير قابل عزل بودن ،حالت چيزى يا کسى که از جاى خود برداشته نشود

irremissibly بطور بخشش ناپذير،چنانکه نتوان بخشيديا اغماض کرد،بطورالزام اور

irremissible نبخشيدنى ،بخشش ناپذير،غير قابل عفو،اغماض ناپذير،الزام اور

identity card قانون ـ فقه : شناسنامه

i beg leave to say اجازه ميخواهم بگويم

irremissibility بخشش ناپذيرى ،الزام ( اورى)