knuckle guard (د رشمشير )کارد،انگليسى( حائل)
Read More »Author Archives: danaadmin
ترجمه کلمه karat
karat قيراط،واحد وزن جواهرات
Read More »ترجمه کلمه knuckle duster
knuckle duster پنجه بوکس ،بوکس باز
Read More »ترجمه کلمه knuckle bow
knuckle bow (درشمشير )کارد،انگليسى( حائل)
Read More »ترجمه کلمه knuckle bone
knuckle bone کعب ،قاب بازى ،سه قاب ،(درانسان ) برامدگى بندانگشت
Read More »ترجمه کلمه knuckle
knuckle “بند انگشت( مخصوصا برامدگى پنج انگشت)،قوزک پا يا پس زانوى چهار پايان ،برامدگى يا گره گياه ،قرحه روده ،تن در دادن به ،تسليم شدن ،مشت زدن معمارى : سگک”
Read More »ترجمه کلمه knub
knub پس مانده
Read More »ترجمه کلمه knox cube test
knox cube test روانشناسى : ازمون مکعبهاى ناکس
Read More »ترجمه کلمه known to the police
known to the police قانون ـ فقه : داراى سابقه در شهربانى
Read More »ترجمه کلمه known target
known target “هدف معلوم علوم نظامى : هدف شناخته شده يا مشخص”
Read More »