ترجمه کلمه lay-back spin

lay-back spin ورزش : چرخش روى يک پا با تکيه بعقب و بالابردن دستها و پاى ديگر

ترجمه کلمه lay away

lay away انداختن ،کنار گذاشتن

lay at a person’s door به گردن کسى گذاشتن

lay aside کنارگذاشتن ،پس انداز کردن ،انداختن ،ترک کردن

lay analyst روانشناسى : روانکاو غير پزشک

lay an information against someone قانون ـ فقه : بر عليه کسى اعلام جرم کردن

lay an information against some one نسبت به کسى اعلام جرم کردن

lay an embargo on قانون ـ فقه : در بندر توقيف کردن

kelek کلک

lay about one بهرسو زدن ،سخت جنگيدن