ترجمه کلمه liberate

liberate “ازاد کردن ،رها کردن ،تجزيه کردن قانون ـ فقه : ازاد کردن”

ترجمه کلمه liberaltranstation

liberaltranstation ترجمه ازاد

liberalparty حزب ازادى خواه يا ترقى خواه

liberally با ازادگى ،با فکر روشن ،و باز،سخاوتمندانه ،ازادى خواهانه

liberalizer ازاد کننده ،رافع ممانعت

liberalize روشنفکر کردن ،سخاوتمند شدن ،ازاديخواه کردن ،ازاد کردن ،رفع ممانعت کردن

liberalization ازاد کردن ،ليبرال کردن ،ترقيخواه کردن

kettle holder کهنه اى که با ان کترى داغ رادردست گيرند،کهنه ،کترى گير

kainite نمک طبيعى که داراى سولفات دو پاطاس وسولفات دو منيزى…..

liberality سخاوت ،ازادگى ،بخشايندگى ،دهش