ترجمه کلمه lich gate

lich gate راهرو،سرپوشيده ،گورستان کليساکه مرده رادران مى گذاشتندتاکشيش بيايد

ترجمه کلمه licentiousness

licentiousness هرزگى

licentiously از روى هرزگى

licentious “بى بند و بار،هرزه ،ول ،شهوتران ،بد اخلاق ،مبنى بر هرزگى روانشناسى : هرزه”

licentiate دارنده پروانه ،داراى جواز،ليسانسيه

licensure پروانه ،اجازه( بخصوص اجازه موعظه وخطابه)

licensor “اعطاء کننده جواز، )licenser(پروانه دهنده بازرگانى : اعطاء کننده پروانه”

licenser )licensor(پروانه دهنده

licensee “پروانه دار،صاحب جواز،دارنده پروانه ،ليسانسيه قانون ـ فقه : صاحب جواز يا امتياز بازرگانى : دارنده مجوز”

licensed victualler مهمانخانه دارى که پروانه نوشابه فروشى دارد