فرهنگ لغات تخصصی یک سایت دیگر با وردپرس فارسی
limiting equivalent conductance شيمى : رسانايى اکى والان حد
Read More »Author Archives: danaadmin
ترجمه کلمه limiting
limiting محدود،مقيد،معين ،منحصر کننده
Read More »ترجمه کلمه keyboard to tape system
keyboard to tape system کامپيوتر : سيستم صفحه کليد به نوار
Read More »ترجمه کلمه limiter
limiter “محدود کننده الکترونيک : لامپ اف ام علوم هوايى : وسيله اى که خروجى ان درازاى همه وروديهاى بالاتر از حد معين ثابت است”
Read More »ترجمه کلمه limited war
limited war جنگ محدود وموضعى
Read More »ترجمه کلمه limited train
limited train قطاريکه يک عده محدودى مسافر مى پذيرد،قطار محدود
Read More »ترجمه کلمه limited power
limited power اختيارات محدود
Read More »ترجمه کلمه limited partnership
limited partnership “شرکت مختلط غير سهامى قانون ـ فقه : شرکت مختلط غير سهامى ،مضاربه”
Read More »ترجمه کلمه limited objective
limited objective “هدف محدود علوم نظامى : هدف نزديک به جبهه دشمن”
Read More »ترجمه کلمه limited monarchy
limited monarchy قانون ـ فقه : مشروطه
Read More »