kidney گرده ،کليه ،قلوه ،مزاج ،خلق ،نوع
Read More »Author Archives: danaadmin
ترجمه کلمه lock up
lock up “بازداشتگاه ،توقيف ،زير قفل نگه داشتن ،در محلى محصور کردن ،حبس کردن کامپيوتر : وضعيتى که در ان امکان انجام عمل ديگرى نمى باشد قانون ـ فقه : بازداشتگاه بازرگانى : حبس کردن علوم نظامى : بازداشت کردن حبس کردن”
Read More »ترجمه کلمه lock torque
lock torque الکترونيک : قفل پيچش
Read More »ترجمه کلمه lock step
lock step “محدود،گيردار علوم نظامى : غير قابل انعطاف”
Read More »ترجمه کلمه lock spring
lock spring قاب ساعت فنرى
Read More »ترجمه کلمه lock spit
lock spit شيارى که مسير راه را نشان ميدهد
Read More »ترجمه کلمه lock out
lock out “قفل کردن ،تعطيل کارخانه ،حبس کردن ،تحريم کردن ،مستخدمين رااز مزاياى استخدامى محروم کردن(براى وادار کردن انها به قبول شرايط کارفرما)،درتنگنا قرار دادن يا بمحل کار راه ندادن کامپيوتر : تحريم کردن بازرگانى : بسته شدن کارخانه”
Read More »ترجمه کلمه lock option
lock option اختيار کاربرد قفل
Read More »ترجمه کلمه lock on
lock on “باعلائم مخابراتى و رادار چيزى را تعقيب کردن( مثل قمرمصنوعى وغيره) علوم نظامى : قفل کردن توپ روى هدف هنگام تعقيب ادامه مستمر تعقيب هدف”
Read More »ترجمه کلمه lock nut
lock nut “علوم مهندسى : مهره پشت گير علوم هوايى : مهره قفلى”
Read More »