kingpin “ميله بازى بولينگ ،شخص مهم در ميان يکدسته ورزش : ميله شماره ۵ بولينگ”
Read More »Author Archives: danaadmin
ترجمه کلمه kingmaker
kingmaker سلطان ساز،کسى که درانتخاب پادشاه يا رئيس موثر است
Read More »ترجمه کلمه kingly
kingly “شاهانه ،شاهوار،ملوکانه ،خسروانه قانون ـ فقه : ملوکانه”
Read More »ترجمه کلمه kingling
kingling پادشاه کوچک
Read More »ترجمه کلمه kingliness
kingliness شاه منشى ،شاه صفتى
Read More »ترجمه کلمه kinglet
kinglet پادشاه کوچک و بى اهميت ،امير،چکاوک
Read More »ترجمه کلمه kingless
kingless بى پادشاه ،بى شاه
Read More »ترجمه کلمه kinghood
kinghood پادشاهى ،شاهى ،شهريارى ،سلطنت
Read More »ترجمه کلمه kingfisher
kingfisher (ج.ش ).ماهى خوراک ،مرغ ماهيخوار،چلق
Read More »ترجمه کلمه kamikaze
kamikaze “کاميکازه ،خلبان ازجان گذشته ژاپنى ورزش : ناپديد شدن عمدى موج سوار زير موج علوم نظامى : هواپيماهاى خودکشى ژاپنى”
Read More »